جدول جو
جدول جو

معنی قره تکان - جستجوی لغت در جدول جو

قره تکان
(قَ رَ تِ)
دهی جزء دهستان خورش رستم بخش شاهرود شهرستان هروآباد واقع در 8هزارگزی جنوب باختری هشجین و 21 هزارگزی شوسۀ هروآباد به میانه.. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوایش معتدل است. سکنۀ آن 75 تن. آب آن ازدو رشته چشمه و محصول آن غلات و سردرختی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آلتی شیشه ای یا پلاستیکی برای برداشتن یا ریختن مقدار خیلی کمی از یک مایع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قره تیکان
تصویر قره تیکان
سیاه تلو، از درختان جنگلی ایران، قره تیکان، چنگل، ککت
فرهنگ فارسی عمید
(پَ رَ تَ)
نام فریدن اصفهان بپارسی هخامنشی. پری تکان قدیم با ولایت اصفهان تطبیق میشود و قسمتی را از آن اکنون فریدن گویند. هرودوت آنرا پریکان آورده است
لغت نامه دهخدا
(قَرَ بَ)
دهی از دهستان زلقی بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در 50 هزارگزی خاوری الیگودرز و کنار راه مالرو فرسش به فهره است. آب آن از قنات و چاه و محصول آن غلات، لبنیات، تریاک، چغندرقند، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری میباشد. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان سیاهوست که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ / رِ چَ /چِ)
لولۀ باریک شیشه ای است که یک انتهای آن خیلی باریکتر شده است و انتهای دیگر آن به لولۀ لاستیکی سربسته ای متصل میباشد. طبق قرارداد بین المللی قطر داخلی لولۀ خیلی باریک قطره چکان 0/6 میلیمترو قطر خارجی آن سه میلیمتر است، و برای آنکه اندازۀ قطره ها متساوی باشد باید قطره چکان را قائم نگه دارند و جریان قطره ها با تأنی و قطره قطره یعنی با سقوطآزاد انجام گیرد. (کارآموزی داروسازی جنیدی ص 18)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَطَ وَ رَ)
نام یکی از دهستانهای بخش بهشهر شهرستان ساری. این دهستان در شمال خاوری ساری واقع و حدود آن به شرح زیر است: از شمال خلیج میان کاله، از خاور دهستان حومه بهشهر، از باختر دهستان میاندورود و از جنوب دهستان اندرود. راه شوسه و راه آهن ساری به بهشهر از وسط این دهستان میگذرد. ایستگاه راه آهن نکا و رستم کلا در این دهستان واقع شده اند. هوای دهستان معتدل مرطوب مالاریایی است. محصول عمده آن برنج، غلات، پنبه، مرکبات، صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های نخی و ابریشمی و مختصر کتان برای مصرف خودشان. مرکز دهستان قصبۀ نکا است، این دهستان از 35 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 21هزار تن است. قراء مهم آن به شرح زیر است: نکا، رستم کلا، گرجی محله، تروجن، زاغمرز، کوهستان قره تپه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ تَ کِ)
دهی جزء دهستان منجوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز واقع در 24 هزارگزی جنوب خداآفرین و 17500 گزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی گرمسیر است. سکنۀ آن 30 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ تِ)
ده کوچکی از بخش رامیان شهرستان گرگان واقع در 7000 گزی رامیان. سکنۀ آن 60 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ)
سیاه تلو. درختچه ای است خاردار که نام علمی آن پالیوس اسپیناکریستی میباشد. این درختچه در سراسر جنگلهای شمال در جلگه و میان بند تا ارتفاع 1000 متر از سطح دریا یافت میشود. در ارسباران و بجنورد نیز میروید، و در نور و گرگان آن را سیاه تلو و سیاه تلی و در آستارا و ارسباران و منجیل و رامیان و لاهیجان قره تیکان و در کوهپایۀ گیلان ویله بر و در طوالش سبر، برتیکان، چنگل و در میاندره اسکلم تلی میخوانند. این درختچه ویژۀخاکهای آهکی است و در جاهائی که جنگل در اثر قطع بی رویه یا آتش سوزی نابود شود درصورتی که زمین برای روئیدن آن شایسته باشد آن را فرامیگیرد و نهالهای گرانبها را از روئیدن بازمیدارد. قره تیکان برای ساختن پرچین مناسب است. (جنگل شناسی کریم ساعی ج 1 ص 258، 259)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ تِ)
دهی از دهستان قلعه نو بخش کلات شهرستان مشهد واقع در 28 هزارگزی جنوب خاوری کبودگنبد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 821 تن. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو وپست و گمرک دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
لوله باریک شیشه ای است که یک انتهای آن خیلی باریک تر شده است و انتهای دیگر آن بلوله پلاستیکی سربسته متصل میباشد و برای آنکه اندازها قطره ها متساوی باشد باید قائم نگهدارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره غان
تصویر قره غان
سیاه دشت نام جایگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره تیکان
تصویر قره تیکان
قراتیکان بنگرید به قراتیکان سیاه تلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قطره چکان
تصویر قطره چکان
((~. چِ))
وسیله ای برای ریختن مایعات به صورت قطره قطره
فرهنگ فارسی معین
زهره ترک
فرهنگ گویش مازندرانی